بــــرای ســـار.........جو.................ناز...................م 

 

   وقتیکه جلوم نشستی انگاری که سایه خواهرک جلوم نشسته . بد جوری 

    دلتنگش بودم. همیشه هستم. قدیمها بدتر بودم. صدات عین اون بود . فقط 

    صدا نبود. ناز بود حجب بود تردی بود نازکی بود مهربونی بود. ویه دختر بود. 

    اگه به من بگن یه دختر   قیافه تو میاد جلو چشمم. 

    لحن ات مثه اون بود و لابد قلبت هم.چه میدونم . چون منم یهو حرفهایی رو زدم 

    که فقط به اون میزنم. 

    حالا میگی دلت گرفته. و من دلم هُری میریزه. میگی چیزی نیست و باز من  

    دلم هُری میریزه. انگاری صدای اونه. میگی نه همینجوری. همینجوری مثه 

    این می مونه که رویاهای دورم رو گم کردم. 

    ببین! رویاهات گم نشده. هیچی گم نشده. مال خواهرک هم گم نشده مال 

    منم گم نشده. اگه گم شده بود که من نمی تونستم تو رو پیدا کنم. من تو 

    رو از رویاهات شناختم. مگه اون رویاها  به این آسونی گم شدنی ان.اگه 

    گم شده بودن که ما دیگه برا هم اینقدر دلتنگ نمی شدیم .اونا هیچ جا 

    نمی رن. من اینو میدونم. من اینو اون موقع تو صدات شنیدم. و اونقدر 

    واضح که تو صدای خواهرک هم اونو می شنوم. 

    برو بخواب و تو رختخواب با خودت این شعر رو زمزمه کن: 

    من پری کوچک غمگینی را میشناسم که دلش را در نی لبک چوبینی می 

    نوازد آرام آرام 

    پری غمگین کوچکی که شب از یک بوسه می میرد وصبح با یک بوسه بیدار 

    میشود 

  

     

  

   من این شعر رو تو همون کتابی خوندم که براتون تعریف کردم. از همون بازارفروش 

   کتابهای دست دوم. اسم شاعرش  gerard b berends است. و هنوز زنده است. 

   شعر برای کودکان می گوید. داستانهایی هم برای بزرگسالان نوشته. این شعر 

   برای کودکان گفته شده احتمالا.من از هلندی ترجمه اش کرده ام. 

 

   سئوالها 

 

   در چه درجه حرارت یک روز آب میشه؟ 

   مردی که کت وشلوار سفید تنش بود پرسید . 

   من نفهمیدم چه روزی منظورشه. 

   یک روز تابستون، یک روز تعطیل، 

   یک روز تولد ،یک روز عید پاک 

   یک روز تنها تو خونه،یک روز با 

   همکلاسیم تو زمین بازی، 

   یک روز با یک نامه از دوستم ،

   یک روز یکشنبه،یک روز  طول هفته، 

   یک روزدر خارج از شهر،یک روز در داخل شهر، 

   یک روز با قایق به دیدن پدر بزرگم 

   یک روز آفتابیُ  یک روز  

   بارونی اما با یک فیلم خوب 

   تو تلویزیون  یک روز طوفانی 

   با درس حساب و جغرافیا 

 

   عاقبت پرسیدم منظورتون چیه 

   درجه پهنا یا درجه درازا؟

   

   kazim koyuncu یک خواننده تُرک است. یعنی بود.در سال ۲۰۰۵ بر اثر بیماری سرطان 

   ریه در سن ۳۳ سالگی در اوج محبوبیت درگذشت. 

   من بعضی از کارهایش را دوست دارم و همینطور شخصیتش رو. کاظم از اهالی قسمت  

   دریای سیاه است. ترکیه هم مثل ایران سرزمین بزرگیه که لهجه ها و آداب و رسوم و قوم 

   های مختلفی در آن هست. این قسمت از ترکیه اسم زبان یا لهجه اشان یا کلا فرهنگ 

   شان را لاز میگویند. واین قسمت همینطور از نظر رقص و موسیقی بسیار بسیار زیبا و  

   غنی است. رقصشان پر حرکت وبا حرکتهای قدمهای پا است. شبیه رقص لزگی خودمان. 

   در قزاقستان هم دقیقا همان رقص ها را دارند و اگر دسترسی به یو تیوب  دارید بروید به 

   قسمت باله ملی georgia و آن را ببینید. بعضی از آن رقصها را آذری های خودمان هم  

   دارند.  

 

   کاظم موسیقی لاز را به شکل راک وبعضی اوقات بلوز به شکل جدیدی اجرا کرد. واین 

   موسیقی و شعرهای فولک را به خیلی ها  شناساند. در کنسرت هایی که در نقاط 

   مختلف ترکیه اجرا می کرد هزاران نفر از نسل های مختلف با او شعرها را می خواند 

   ند. 

   دو تا کار دارد که من عاشق آنها هستم. یکی اش   اوی نا نای  است. که برای خودش 

   تاریخ طولانی دارد. گروه اپرا و باله ملی قزاقستان به شکل اپرا و باله آن را اجرا کرده 

   به زبان خودشان. اما اساسا این یک ترانه فولک است که در جشن ها و مهمانی ها 

   مردم می خوانند. تُرک های ترکیه هم آن را می خوانند به زبان ترکی خودشان. و آذری 

   های خودمان هم آن را می خوانند.( من آذری نیستم و ترکی را در ترکیه خواندم و از 

   سنت های آذری خودمان چیزی نمی دانم و حتی تا به حال در منطقه آذربایجان نبو 

   ده ام  اما ترانه را به زبان آذری شنیده ام). 

   کار دیگرش که واقعا سوگلی من است gelevera deresi است یک بلوز

   عاشقانه. حکایت غم عاشقی که محبوب ترکش کرده. با زبانی ساده. ترانه از 

   ترانه های فولک است و کمی کاظم لهجه محلی را حفظ کرده. کاظم این آهنگ 

   را دو ئت با شوال سام هم خوانده. اجرا های خیلی زیادی را می توانید در یو تیوپ از 

   این ترانه ببینید حتی اجرا کنسرتی آن و ببینید که چطور جمعیت خودش این ترانه 

   را می خواند و کاظم فقط آن ها را همراهی می کند. 

   من می خواستم این آهنگ را برای شما اینجا بذارم . اما بلد نبودم چطوری .از دوستم 

   هم پرسیدم بلد نبود. یو تیوپ هم که باز کردنش برای همه میسر نیست. به همین 

   خاطر من سایت کاظم را اینجا میذارم. روی آهنگ تقه بزنید. 

   اجرای خیلی خوبی نیست وته آهنگ صدای یکی از کنسرت هایش را برای بزرگداشتش  

   مونتاژ کرده اند. چون معنی جمله آخر که جمعیت میخونه اینه: 

   هیشکی تو رو نمی گیره تو پیش من می مونی. 

   من این آهنگ رو ترجمه نکردم. هم حوصله نداشتم هم اینکه زیبایی آن به خاطر لهجه 

   آن است. آن را نمیشود ترجمه کرد. واز این گذشته آهنگ آن قدر قشنگه که خودتون 

   می فهمید.  

   اما خلاصه اش اینه: تو منو گذاشتی رفتی گذاشتی رفتی هیچ فکر نکردی فکر نکردی 

   که کسی که اینقدر تو رو دوست داره  اینقدر  تو رو دوست داره اینطوری گریه کنه  . 

   دوستت داشتم. عشقم گریه می کنه . بیا دوباره با هم باشیم  دوباره با هم باشیم. 

   هیچکس تو رو نمی گیره تو دوباره پیش من می مونی. 

   این هم سایت کاظم کویون جو . اینجا را کلیک کنید. 

   

  

  

    

  

 

      ترجمه شعر riekus waskowsky 

 

      پیشرفت کلاس اجتماعی 

 

      یک جایی خوندم که  

      کارگرا با 

      لباس زیرشون می خوابن 

      مردم معمولی با پیژامه 

      کلاس بالاها  

      لخت 

      من میخوام پپشرفت کنم 

      برا همین 

      از همین حالا 

      لخت می خوابم 

 

      اما خب 

      میتونم واقعا هنوز 

      تو کاسه دستشویی بشاشم ؟ 

                   

 

  

 

 

    

   اینجا همینطوری داشتم تو یه بازار فروش کتابای دست دوم میگشتم. چشمم خورد به یک

   مجموعه شعرهای کوتاه از شاعران مختلف. اسم ها تقریبا برام نا آشنا بودند . چند تا از 

   شعرها رو که خیلی ساده و کوتاه بودند ترجمه کردم. صد البته از هلندی. برای یکی از 

   دوستام که عشق زیادی به مینیمال نویسی داره. اما گویا مینیمال نویسی با معما یا بذله 

   گویی گاهی اشتباه می شه دلم خواست این شعرها رو اینجا بذارم.چیز زیادی از شاعر 

   نمیدونم و نخوندم. اما مشخصاتش بطور کوتاه اینه:  

   نام:   riekus waskowsky

   تولد: ۱۹۳۲ـ۱۹۷۷ 

   روانشناسی خونده و در کنار کارش نقد ادبی می نوشته. در کارش ذن وبودیسم و فلسفه 

   منعکس بوده. 

   در پست بعدی ترجمه کارش را می گذارم.