این شعر از andre sollie است. اهل بلژیک است. رشته گرافیک خوانده.در بروسل از 

     آکادمی سنت لوکاس تخصص نقاشی برای کتاب کودکان و نوجوانان را گرفته. کتابهای 

     زیادی نقاشی کرده. در کنار کارش شعر و داستان برای کودکان و نو جوانان می نویسد. 

     در سال 1985 هم جایزه ای برای شعر برای نو جوانان کسب کرده که با آن مشهور شده. 

     من یکی از شعر های او را از هلندی تر جمه کردم. 

 

     آن روزها 

 

    قدیم ها همه چیز بنظر من دوست داشتنی تر بود. 

    وقتیکه دوست مکاتبه ای ام هنوز برام می نوشت 

    من هنوز اینترنت نداشتم. 

    امن و امان پیش پدر و مادرم بودم. 

 

    وقتیکه هنوز  کاویام  زنده بود 

    من هنوز آپاندیسمو داشتم. 

    لازم نبود به دندونام سیم ببندم. 

    ما هنوز تو شهر زندگی می کردیم. 

 

    گربه هنوز از خونه فرار نکرده بود 

    و من هنوز جوش غرور جوونی نداشتم. 

    و بابام هنوز رابطه عاشقانه 

    با این زنیکه از < میرن دری>  نداشت. 

 

    خلاصه کلام همه چیز اونوقت ها بهتر بود 

    هر یکشنبه نون کشمشی 

    دوچرخه ام هنوز دزدیده نشده بود 

    و مامانم هنوز نمرده بود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد